مسعود رجوی: «جای محمد حنیف و دیگر بنیانگذاران شهید سازمان مجاهدین خلق ایران، جای سعید و اصغر، خالی. بهویژه جای حنیف بزرگ، نخستین راهبر و راهگشا، مسئول اول من و همه مجاهدین: بالا بلند دلبر گلگون عذار من…
شیر آهن کوهمرد، برجستهترین رجل انقلابی تاریخ معاصر ایران، مربی و مرشد همه مجاهدان، کجاست که شکوفایی بذری را که کاشته و بالندگی کشت و زرعی را که پی افکنده، ببیند و غرق شگفتی شود»
در سحرگاه ۴ خرداد ۱۳۵۱ بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران؛ محمد حنیف نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان، به همراه دو تن ازاعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران، محمود عسگری زاده و رسول مشکینفام پس از ماهها اسارت در ساواک شاه، تیرباران شدند و در راه آزادی و بهروزی خلق در زنجیر ایران جان خویش را فدا کردند.
محمد حنیفنژاد به همراه سعید محسن و علی اصغر بدیعزادگان در نیمه شهریور سال ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین را بنیانگذاری کردند. ،
آنها با مطالعه روش احزاب سیاسی ایران و علل شکست آنها، به این نتیجه رسیدند که علت اصلی شکست مبارزات گذشته فقدان یک تشکیلات حرفهای انقلابی مجهز به علم مبارزه و دارای تئوری انقلابی است. آنها بهویژه پس از سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به این نتیجه رسیدند که دوران کارهای رفرمیستی سپری شده و برای مقابله با رژیم دیکتاتوری سلطنتی راهی جز راه مبارزه مسلحانه وجود ندارد. این کشف انقلابی، نطفه اولیه تشکیل سازمانی بود که بعدها «مجاهدین» نامیده شد
سازمانی مخفی که به مدت ۶ سال به کار تئوریک، تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سازماندهی پرداخت. شاهکار حنیف مرزبندی تاریخی او بود که پس از ۶ دهه توشه رزم و نبرد مجاهدین رکابش است: «مرز بین حق و باطل، مرز با خدا و بی خدا نیست، بلکه مرز بندی بین استثمار کننده و استثمار شوند است»...
اما در نیمه اول شهریور ۱۳۵۰ در اثر یک ضربه اطلاعاتی از سوی ساواک، مرکزیت سازمان و ۹۰ درصد از اعضا دستگیر و زندانی شدند و به زیر شکنجههای هولناک رفتند. در مهرماه همان سال محمد حنیفنژاد نیز دستگیر و زندانی شد. مزدوران بیدادگاه نظامی شاه در توطئه ای کثیف برای به سازش کشاندن حنیف نژاد در دادگاه اول به او حکم حبس ابد داده و به او گفته بودند که در صورت به جا آوردن یکی از سه شرط زیر اعدام نخواهد شد : نخست رد مبارزه مسلحانه با رژیم دوم بیان ضدیت اسلام با مارکسیزم؛ و سوم اینکه بگوید مجاهدین وابسته به عراق هستند که حنیف هر سه شرط را قاطعانه رد کرد و عملا حکم تیرباران خود را مشتاقانه امضا کرد.
اما به قول پدرطالقانی پس از هفت سال از خون حنیف و یارانش سیلابها برخاست و رژیم سلطنتی سرنگون کردید...
در آستانه ۴خرداد۱۳۶۰پیام مشترکی از سوی برجسته ترین شاعران و نویسندگان میهنان از جمله احمد شاملو، دکتر غلامحسین ساعدی و دکتر منوچهر هزارخانی ، خطاب به مسعود رجوی فرستاده شد. در این پیام از جمله آمده بود:
«یادآوری این روز برای مردم ما و همه مشتاقان آزادی و استقلال ایران فرصتی است در بزرگداشت خاطره همه شهدای انقلابی خلق، و برای شما و همرزمانتان، که فعالانه راه آن مجاهدین شهید را میپویید.
بهویژه تجدید عهدی است با آرمانهای مردان و زنان از خودگذشتهیی که برای رهایی ایران بهپا خاستند و با ایثار جان خویش، سنگ بنای جنبشی انقلابی را بر زمین میهن ما استوار کردند. برای ما فرصتی مغتنم است که در بزرگداشت این روز تاریخی و این تجدیدعهد با شما و همه همرزمان مجاهدتان، سهیم و شریک باشیم».
...آری بدین ترتیب چهار خرداد در تاریخ ایران به سرفصلی تاریخی تبدیل شد. و اینک زادگان حنیف کبیر، همو که بن بست مبارزاتی زمانه را شکست و خالق مبارزه ای آرمانی بر پایه نفی استثمار و جانفشانی با همه چیز گردید، در گذر از هفت دریای خون و آتش ، رهگشایان فردایی نوین برای خلق محبوبشان هستند و این مسیر را تا طلوع صبح پیروزی ادامه خواهند داد...