728 x 90

راز پویایی و ماندگاری مجاهدین در ۶ دهه مبارزه؛ بازخوانی یک تجربه تاریخی

 راز پویایی و ماندگاری مجاهدین در ۶ دهه مبارزه؛ بازخوانی یک تجربه تاریخی
راز پویایی و ماندگاری مجاهدین در ۶ دهه مبارزه؛ بازخوانی یک تجربه تاریخی

مقدمه و چارچوب نظری

در تاریخ معاصر ایران، کمتر جریانی به اندازه‌ٔ سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته است در طول بیش از نیم‌قرن، با پایداری و استمرار سیاسی، جایگاه خود را در کانتکست مبارزاتی ایران حفظ کند. از نخستین روزهای تأسیس در سال ۱۳۴۴ توسط محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان تا مقطع کنونی، این سازمان درگیر پیچیده‌ترین، خونین‌ترین و سهمگین‌ترین تضادهای سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است.

سؤال محوری این نوشتار آن است:

چرا سازمان مجاهدین خلق ایران، به‌رغم تحمل سرکوب گسترده، تبعید، کشتار، ترور شخصیت و جنگ روانی، هم‌چنان سکان‌دار، فعال و ساختارمند باقی مانده است؟

 

آرمان‌گرایی و انقلاب مستمر درونی

یکی از اساسی‌ترین دلایل ماندگاری سازمان مجاهدین خلق ایران، وجود یک بن‌مایه‌ٔ عمیق و آرمان‌گرایانه است که از همان آغاز، روح جمعی سازمان را شکل داده است. سازمان مجاهدین خلق پیوسته خود را حامل یک آرمان تاریخی برای «نفی استثمار در هر شکل آن، آزادی، برابری زن و مرد، دموکراسی و عدالت اجتماعی» تعریف کرده و این هویت آرمانی را در برابر آزمونهای دشوار تاریخی حفظ کرده است.

اما نکته‌ٔ مهم دیگر، تحول‌گرایی درونی سازمان است. سازمان مجاهدین خلق، در مقاطع حساس تاریخی، توانسته است دست به نواندیشی و انقلاب درونی بزند. برجسته‌ترین نمونه‌ٔ آن، در انقلاب ایدئولوژیک سال ۱۳۶۴ نمود یافت.

تحول‌گرایی سازمان، هم‌چنین در تغییر آرایش تشکیلاتی، انطباق با تکنولوژی‌های نوین، تبیین‌های سیاسی به‌روز و حتی بازتعریف روابط درون‌سازمانی متجلی شده است.

این ترکیب از ایمان به یک آرمان بلندمدت و توانایی برای تحول‌پذیری در کوتاه‌مدت، ساختاری خلق کرده که آن را از نازایی ایدئولوژیک و انجماد تشکیلاتی مصون نگه داشته است. این یکی از رازهای اصلی دوام و بقا در عرصه‌ای است که جریانهای مبارزاتی دیگر، در فقدان آن به تحلیل رفته، یا از دور مبارزه خارج شده‌اند.

 

مرزبندی قاطع نظری و استراتژیک

در فضای سیاست‌زده و متلون ایران معاصر، یکی از ویژگی‌های بارز سازمان مجاهدین خلق که به‌طور مؤثر در بقای آن نقش داشته، مرزبندی نظری و استراتژیک شفاف در قبال حاکمیت، اصلاح‌طلبان حکومتی، شاه‌پرستان، و سایر جریانهای ناپایدار سیاسی بوده است. این مرزبندی‌ها، برخاسته از یک تحلیل دقیق از ماهیت رژیم، روندهای انحرافی در اپوزیسیون، و فهمی راهبردی از ضرورت‌های مبارزه برای تغییر ساختاری بوده‌اند.

مرزبندی با فاشیسم دینی نه تنها در سطح تقابل سیاسی یا مخالفت با عملکردها، بلکه در سطحی فلسفی‌تر صورت گرفته است. سازمان مجاهدین خلق، نظام ولایت فقیه را فراتر از یک دیکتاتوری یا رژیم اقتدارگرا، یک تمامیت‌خواه مذهبی با ساختار فاشیستی و بنیادگرایانه تحلیل کرده و از این‌رو، آن را با هیچ وجهی از اصلاح‌پذیری قابل جمع نمی‌داند. این نگاه، برخلاف بسیاری از نیروهای دیگر که در ادوار مختلف به امید اصلاح‌طلبی، تساهل‌ورزی یا سازش سیاسی روی آوردند، سازمان را در موضعی روشن و سازش‌ناپذیر قرار داد.

در واقع، این مرزبندی قاطع، در عمل، تبدیل به یکی از عوامل اساسی در حفظ هویت مستقل، انسجام فکری و اعتماد درونی مجاهدین شده است. این استقلال نظری، به سازمان مجاهدین اجازه داده است که نه در معادلات قدرت فرسایش یابد، و نه در دام فرصت‌طلبیهای تاکتیکی گم شود.

 

وفای به عهد و فدای تمام‌عیار

در فرهنگ انقلابی سازمان مجاهدین خلق ایران، وفای به عهد نه یک شعار یا ایده‌آل آرمان‌گرایانه، بلکه جوهره‌ٔ پویای کنش سیاسی و اخلاقی است؛ امری که در زیست مبارزاتی روزمره، بارها و بارها خود را در بزنگاههای تاریخی آزموده و اعتبار یافته است. این وفاداری شاخصی برای سنجش عیار پایبندی به مبارزه و حقیقت است؛ و درست در همین پراکسیس انقلابی است که مفاهیم والا، از جمله «فدا» و «عهد»، معنا و اعتبار خویش را بازیافته‌اند.

در زندگی اعضای این سازمان، گسستن از تحصیلات، اشتغال و موقعیت‌های اجتماعی، تنها یک «تصمیم فردی» نیست، بلکه نتیجه‌ٔ یک داوری ارزشی است در مواجهه با امر سیاسی-تاریخی. ترک زندگی خانوادگی، نثار دارایی‌ها در راه آرمان، هجرت به سرزمینهای بیگانه، زیستن در فضای خصومت‌بار غربت، زیستن با خطر مستمر زندان، شکنجه، تیرباران، و شهادت، همه مصادیقی از بازتعریف نسبت فرد با تاریخ، در پرتو عهدی است که پیشاپیش با مردم و آرمان خویش بسته‌اند.

 

فرهنگ تشکیلاتی و انسجام سازمانی

یکی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری سازمان مجاهدین خلق ایران، فرهنگ تشکیلاتی منسجم، ایدئولوژیک و هدف‌محور آن است. برخلاف بسیاری از گروهها و احزاب سیاسی که با تغییرات شرایط، بافت درونی‌شان متلاشی شده یا به دسته‌هایی پراکنده بدل شده‌اند، سازمان مجاهدین خلق توانسته است نوعی وفاداری ساختاری به آرمان و انسجام درونی را در طول دهه‌ها حفظ کند که از نظرگاه جامعه‌شناسی سیاسی و نظریه سازمان، پدیده‌یی قابل تأمل است.

یکی از عناصر برجسته این فرهنگ، ترویج «مسئولیت‌پذیری فردی در قبال امر جمعی» است. برخلاف بسیاری از مناسبات درون حزبی که مبتنی بر منافع فردی یا رقابتهای شخصی یا جناحی است، سازمان مجاهدین با رویکردی آرمان‌گرایانه، مبارزه را نه ابزار بلکه هدف زندگی فردی اعضا تعریف کرده است. در چنین ساختاری، موفقیت فردی در هم‌سویی با پیشرفت سازمان معنا می‌یابد، نه در تضاد با آن.

عنصر مهم دیگر، فرهنگ آموزش مستمر و باز تولید نسل سیاسی در درون سازمان است. سازمان مجاهدین از همان دهه ۶۰، نه‌تنها نیروهای موجود را حفظ کرده، بلکه نسلی تازه از جوانان را آموزش داده و وارد تشکیلات کرده است. متفاوت با دیگر گروهها که با فرسایش نسلی روبه‌رو شدند، سازمان با نهادینه‌سازی آموزش ایدئولوژیک و ایجاد نظامهای درونی ارتقاء، از زوال نسلی جلوگیری کرده است. این مزیت، در سال‌های اخیر با ظهور نیروهای جوان در شورای مرکزی سازمان نیز قابل مشاهده است.

 

الگوی تشکیلاتی و باز تولید نسل سیاسی

یکی از رازهای ماندگاری سازمان مجاهدین خلق ایران، ساختار تشکیلاتی منسجم و الگویی است که به باز تولید مستمر نسل سیاسی و کادرهای رهبری می‌انجامد. سازمان از ابتدای شکل‌گیری خود، بر اساس مدلی دقیق و منضبط، با تأکید بر آموزش ایدئولوژیک، تمرین مسئولیت‌پذیری و پرورش روحیه فداکاری، توانسته است نه تنها نیروی انسانی خود را حفظ کند بلکه آن را به‌گونه‌یی متحول سازد که با شرایط متغیر سیاسی و اجتماعی همواره منطبق باشد.

این ساختار بر سه اصل اساسی استوار است:

انقلاب ایدئولوژیک درونی

انقلاب ایدئولوژیک درونی در سال ۶۴ با «معرفی رهبری نوین سازمان و انقلاب دموکراتیک نوین خلق قهرمان ایران «، «رهائی و اعاده حقوق زن-شرط ضروری رهایی مرد- نقطه عزیمت یک جهش عظیم ایدئولوژیکی در درون مجاهدین» اعلام شد و این پیام را در بر داشت که ظرفیت و توان انقلابی مجاهدین را صد چندان نموده و صفوف پولادین آنها را هر چه پاکیزه‌تر و یگانه‌تر می‌سازد.

انقلاب ایدئولوژیک که در فرهنگ و ادبیات مجاهدین «سرچشمه دارایی‌ها و توانمندیهای مجاهدین» نامیده می‌شود، اعضا را به بازسازی و ارتقای مداوم خود تشویق می‌کند.

این انقلاب، به اعضا قدرت می‌دهد که در برابر فشارها و شکستها رویین‌تن شوند و پیوسته به جلو حرکت کنند.

آموزش مداوم و تربیت کادرها

حضور و فعالیت در سازمان مجاهدین یک امر داوطلبانه و متکی بر انتخاب آگاهانه اعضای آن است. تشکیلات مجاهدین برای تربیت اعضا و کادرهای انقلاب خود متکی به فرایندی درونی، مستمر و آگاهانه در بازآفرینی عناصر مبارزاتی است. این تجربه‌ٔ خاص، به‌ویژه از دل «انقلاب ایدئولوژیک» مجاهدین، الگویی متفاوت از مبارزه را به نمایش گذاشته است که به‌جای تکیه بر راه‌حل‌های تئوریک وارداتی یا نسخه‌های پیش‌ساخته‌ٔ مکاتب فلسفی، در متن مبارزه و از دل تضادهای زیسته پدید آمده است.

انقلاب در این خوانش، نه بازگشت به سنت و نه تمکین به واقعیت موجود است؛ بلکه یک «شکافتن» فعالانه در گره‌گاههای تاریخی، برای پیشروی به سوی امکانهایی است که در ظاهر وجود ندارند. آنچه این پویایی را ممکن می‌سازد، چیزی فراتر از دستورالعمل‌های نظری است: «استخراج انرژی‌های مکنون انسانی»؛ یا به‌بیان دیگر، بیدار کردن آن بخش از توان و اراده‌ٔ انسان است که در شرایط عادی سلطه و روزمرگی، خاموش یا به حاشیه رانده شده است.

اینجا انقلاب، هم یک راهبرد سیاسی است و هم یک زیست‌جهان اخلاقی؛ جایی که کنش‌گر نه به‌واسطه‌ٔ فشار بیرونی، بلکه با اراده‌ای خودآگاه، در مدار رهایی باقی می‌ماند. و شاید همین امر راز توان ایستادگی این سازمان باشد: آفرینش مستمر خود انقلابی در جهانی که میل به سازش و تمکین، روزبه‌روز پررنگ‌تر می‌شود.

انتخاب و پرورش نسلی از رهبران

روندی استراتژیک و نظام‌مند در شناسایی، آموزش و تقویت کادرهای رهبری جوان و توانمند وجود دارد که توسط شورای مرکزی سازمان نظارت می‌شود. این کادرها در قالب «شورای مرکزی» با حضور افراد ذیصلاح و متعهد، به‌صورت مستمر خود را بازآفرینی می‌کنند و با تجربه‌ها و ایده‌های نو، سازمان را در مسیر حفظ آرمانها و سازگاری با تحولات راهبری می‌کنند.

 

پیام شصتمین سالگرد و چشم‌انداز آینده سازمان مجاهدین خلق ایران

شصتمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران نه فقط نشانه‌ای از یک کارنامه پربار و عمر طولانی این جنبش سیاسی است، فراتر از آن فرصتی است برای بازاندیشی در مسیر طی شده و تأمل بر چشم‌انداز پیش‌رو.

سازمانی که در برابر دو دیکتاتوری سخت و خونین تاریخ معاصر ایران ایستاده و هم‌چنان پرانرژی و پویا به مبارزه ادامه می‌دهد، نمونه‌یی نادر از پایداری و تاب‌آوری است.

در سالگرد شصتمین تولد این منظومه میهنی، باید گفت که تاریخچه توأم با رنج و شکنج و و طاقت‌فرسای مجاهدین نشان می‌دهد که این ماندگاری نه تصادفی است و نه حاصل خوش‌اقبالی؛ بلکه نتیجه آرمان‌خواهی، وفاداری، همت، پایداری، فداکاری و انسجام تشکیلاتی است که با اتکا به اصول ایدئولوژیک و رهبری هوشیار حاصل شده است.

چشم‌انداز آینده سازمان مجاهدین خلق ایران، هم‌چنان گره خورده به هدف بزرگ آزادی و دموکراسی در ایران است. این سازمان، با تکیه بر تجارب تاریخی، حفظ اصول و آرمانها و بهره‌گیری از نسل نوین رهبران، خود را آماده کرده است تا نقش تعیین‌کننده‌ای در شکستن سدهای استبداد و ایجاد جامعه‌یی آزاد و عادلانه ایفا کند.

شصتمین سالگرد تولد مجاهدین، بشارت نزدیکی روزی است که مردم ایران می‌توانند در جامعه‌یی بدون ستم و تبعیض، با حقوق برابر و آزادی‌های بنیادین زندگی کنند. سازمان مجاهدین خلق به‌عنوان سرمایه‌یی عظیم و نیرویی کارآمد، در مسیر تحقق این آرمانها هم‌چنان مصمم باقی خواهد ماند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/70d12e90-a4a3-42aa-ac94-46652c4c50fa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات