بعدازظهر سرد و زمستانی دهم بهمن ۵۸، زمین چمن دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف شاهد حضور نزدیک به ۲۰۰هزار نفر جمعیت پرشور و پرحرارتی بود برای میتینگ «آینده انقلاب» آمده بودند. گردهمایی که بهمناسبت سالگرد شهادت احمد رضایی و همچنین بزرگداشت عباس عمانی برگزار میشد
مسعود رجوی سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: «بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران، و بهیاد اولین شهید و با یاد آخرین شهیدی که تا این ساعت بر خاک افتاده است.
ما امروز، برای بزرگداشت شهدایی بس والا قدر و پر ارج و شأن جمع شدهایم، شهید اولین احمد، چه سمبل پر معنایی، نارنجک را کشید، خودش را قطعه قطعه کرد، به دشمن هیچ نداد نه سلاح، نه اطلاعات و نه حتی جسم خودش، آخر او یک مجاهد خلق بود، مظهری از اراده شکست ناپذیر خلقی قهرمان نسبت به غلبه بر ظلمات جهل و اسارت؛ و چنین بود که اینان بهقول پدر طالقانی راه جهاد گشودند، البته اونروز نه کسی احمد و نظایرش را منافق خواند و نه از شکیات و سهویات آنها سؤال کرد و نه آنها را التقاطی قلمداد کرد، آخر آن روزها، فقط بحث رزم و میدان بود
آنگاه مسعود درباره آخرین شهیدی که تا آن لحظه به خاک افتاده بود اینچنین گفت: «گناه عباس چه بود، خودش قبل از شهادت به خط خودش نوشته: من عباس عمانی که یکی از طرفداران سازمان شما میباشم دیپلم چهارم نظری را گرفتهام. و فعلاً در پروانه سازی در نعمتآباد کار میکنم. برادران کارگرم را راهنمایی کردم تا هوادار سازمان شما باشند،، از گفتن این مطالب نه پاداش میخواهم و نه برای خودستایی است، چون حقیقت را همیشه باید ترویج کرد، حقیقت را همیشه باید ترویج کرد.
همین چهرهها بودند که در جریان انتخابات کتک خوردند، جمجمههاشون شکست، مجروح شدند، گلوله خوردند، اما آرامش را حفظ کردند، بردباری انقلابی نشان دادند»
مسعود رجوی آنگاه در اعتراض به سرکوب مجاهدین و هوادارانشان خروشید که: «پس کجائید ای مسلمانها؟ مگر نمیبینید چه به روز ما و هوادارانمان و خانوادههایمان میآورند؟ مگر نمیبینید که چطور طرفداران ما را سر میبرند در نظام جمهوری اسلامی: پس چرا سکوت پیشه کردید؟ مگر گناه ما چیست؟ ای کسانی که گوش دارید؟ مگر ما چه کردیم جز تحمل رنج و اسارت؟
ولی بگذارین تأکید بکنیم، وای بهروزی که تصمیم بگیریم، مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدیم. اونوقت خودتون پشیمان خواهید شد، اونوقت خودتون افسوس خواهید خورد»
مسعود رجوی در پایان سخنانش بر اهمیت آینده انقلاب تأکید کرد و گفت: «پس بگذارید تصریح کنم، این آینده انقلاب است که برای ما اهمیت داره، و بنابراین، هیچکدام از ما، هیچکدام از ما، نه مشتاق و نه مدعی و نه خواهان هیچ پست و مقامی بوده و هستیم. ما آینده انقلاب را روشن و فیروزمند میطلبیم»
بله، در ادامه سفر ۶۰ سالهمان، از خروش نسلی گفتیم که با فدا آغاز کرد و با فدا راه باز کرد و این مسیری است که همچنان ادامه دارد.