روز ۲۰ اسفند ۵۸ شهرتبریز، شاهد میتینگ انتخاباتی صدهزار نفری مجاهدین، برای معرفی کاندیدای های مجاهدین برای مجلس شورای ملی از تبریز بود. قلب شهر در استادیوم جهان پهلوان تختی (باغشمال) به تپش درآمده بود.همه جا صحبت از ستار، مسعود رجوی و موسی خیابانی بود. در سطح شهر، پلاکاردهایی با مضمون خوشامدگویی به مجاهدین نصب شده بود.سیل جمعیت از کارخانجات مختلف تبریز و از هرکوی و برزنی در شهر و همچنین از شهرهای دور و نزدیک به سوی استادیوم جاری میشدند.
مردم همراه خود عکسهای پدر طالقانی و محمد حنیف نژاد و دسته های گل میآوردند. پیر و جوان از شهرهای ارومیه و بناب، اردبیل و مرند، خوی و میانه، سراب و شبستر، شرفخانه و صوفیان و مراغه خود را به محل گردهمایی میرساندند. و در محل گردهمایی شعارهای «رجوی قهرمان، حامی زحمتکشان، «میلیشیا میلیشیا، تبلور ارادهی خلق ما» را فریاد میکشیدند.
برنامه ساعت ۳ بعداز ظهر شروع شد، پس از پخش سرود خون، مجاهد شهید زهره هادیان جهرمی که از کاندیداهای مجاهدین از تبریز بود، ورود مادر رضائیها و مسعود رجوی را به تبریز خوشامد گفت .
آنگاه مادر رضائیهای شهید آغاز به سخن کرد. جمعیت فریاد میزدند « یاشاسین شهیدلرین آناسی ..زنده باد مادر شهیدان..»..سپس احمد حنیف نژاد برادر بنیانگذار شهید محمد حنیف نژاد کاندیدای دیگر مجاهدین از تبریز پشت تریبون قرارگرفت و سخنانی به زبان ترکی ایراد کرد، و هرگاه نام شهید بنیانگذار محمد حنیف نژاد را برزبان میاورد با احساسات پرشور مردم روبرو میشد.
پس از آن نوبت به سردار کبیرخلق موسی خیابانی کاندیدای اول مجاهدین از تبریز رسید.
شعارهای مداوم و احساسات شورانگیزمردم مانع سخنرانی موسی شده بود.
موسی از جمله درسخنانش گفت: «ما ایدئولوژی خود را از میدان شکنجه و اعدام و از صحنه عمل انقلابی بدست آورده ایم،... ما حقانیت اعتقادات خود را در میدان عمل انقلابی محک زده ایم..
پس از پایان سخنان موسی خیابانی،مسعود رجوی در برابر خلق قهرمان ومشتاق تبریز ظاهر شد،
احساسات صدهزار نفری مردم به اوج رسیده بود اما لحظاتی که مسعود و موسی دستهایشان را به هم گره زد و بالا برده بودند احساسات مردم اوج دیگری گرفت ،گویی مردم تبریز شکوه وحماسه ستارخان و باقرخان و سنگرهای امیرخیز را در چهره رهبران راستین شان در مجاهدین خلق متبلور میدیدند..سپس مسعود رجوی سخنان خود را با نام مردم غیورآذربایجان و خلق آزادی ستان و مجاهد پرور تبریز آغاز کرد و از جمله گفت: «در گذرگاه شب تار، همان جایی که ستارخان روی دروازه نور پیکار میکرد، اخگران سرخ خوشه زدند، ”ثقهالاسلام“ها، ”شیخ سلیم“ها، ”خیابانی“ها، فرزندان ”علی موسیو“ و ”حاجعلی دوافروش“، ”حنیفنژاد“ها، ”سعید محسن“ها، ”بدیعزادگان“ها، ”صمد“ها، ”گلسرخی“ها و هزاران گل سرخ دیگر
خوشهها بسته ستاره،گل گل؛ خوشه اخگر سرخ، با طنینهای سترگ، عاقبت کوره خورشید گدازان خواهد شد. و طومار هر گونه ستم و استثمار را درهم خواهد پیچید…
مسعود رجوی، سخنان خود را با اشاره به شیخ محمد خیابانی اینگونه به پایان برد: «و حالا این شمائید که تصمیم میگیرید، شمائید که سرنوشت میسازید، آن که از تکتک مجاهدین خلق بر میاد، آن است که همچون تمام سرداران و تمام معلمان خلق همچون خیابانی شهید باز هم تا آخرین لحظه حیات فریاد بزنیم. او هم در آخرین لحظه حیاتش اینطور در تبریز فریاد زد: من کشته شدن را به تسلیم ترجیح میدهم. من پیش دشمن زانو نمیزنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. من از اعقاب بابک خرمدینم.
سلام بر خلق، سلام بر آزادی
سلام بر تبریز قهرمان»
...و بدین ترتیب در ادامه سفر ۶۰ سالهمان، امروز از ایستگاهی عبور کردیم که بذر امید و مقاومت را در زادگاه سیاسی ، عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین در دلها کاشت؛ و این سفری است که تا پیروزی ادامه دارد!
تبریز قهرمان میزبان مجاهدان آزادیستان
- آشنایی با مجاهدین
- 1404/05/22

تبریز قهرمان میزبان مجاهدان آزادیستان
<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/baa31ec2-0c24-459e-8fff-081e386eb462"></iframe>