پس از انقلاب ضدسلطنتی، با تشکیل مراکز و ستادهای سازمان مجاهدین خلق در سراسر کشور که با اقبال گسترده مردمی مواجه شده بود و همچنین با شکلگیری انجمنهای هوادار مجاهدین، که اقشار مختلف مردم از جمله دانشجویان، دانش آموزان، کارگران، کارمندان و معلمین را در بر میگرفت.
و در شرایطی که ارتجاع تازه به قدرت رسیده، رفتهرفته تمامی رسانههای گروهی از جمله رادیو و تلویزیون و روزنامههای تراز اول آن روزگار را غصب کرده و به تیول خود در میآورد، تا خط و خطوط ضدمردمیاش را به پیش برد، در آن شرایط، وجود نشریهای بهعنوان ارگان سازمان مجاهدین خلق برای ترسیم خط و خطوط انقلابی و پاسخ به پرسشهای مردم و هواداران سازمان بسیار ضرورت مییافت.
در چنین شرایطی بود که نشریه مجاهد در اول مرداد ۵۸ با سرمقالهای با عنوان «در رسالت قلم» بهنوشته مسعود رجوی آغاز به کار کرد. این نشریه که در آغاز بهصورت هفتگی منتشرمیشد، و اخبار و تحلیلهای سیاسی را پوشش میداد و ایدئولوژی و سیاست و استراتژی مجاهدین را تبیین میکرد، بهسرعت به یکی از محبوبترین رسانههای در دسترس تبدیل شد و بعد از چند ماه بهدلیل استقبال بینظیر مردم، و سیر تحولات سیاسی، چاپ نشریه بهصورت روزانه انجام میشد، و هر روز تیراژ آن بالاتر میرفت، بهنحوی که تیراژ آن در عرض چند ماه به بیش از ۶۰۰ هزار نسخه رسید، که بسا بیشتر از پرتیراژترین روزنامه سراسری آن روزگار بود.
کار توزیع نشریه مجاهد عمدتاً برعهده میلیشیاهای مجاهد خلق و بهویژه بخش دانش آموزی سازمان بود. میلیشیاها با برپایی میزهای کتاب، در محلات و دانشگاهها، و بر سر چهار راهها نشریه را به مردم عرضه میکردند. برای نمونه فقط در بخش دانش آموزی غرب تهران، نزدیک به صدهزار نشریه مجاهد توزیع میگردید.
البته بدیهی بود که خمینی تاب تحمل چنین موج وسیعی از آگاهی بخشی پیشرو و ضدارتجاعی در جامعه ایران را ندارد، و لذا مزدورانش را برای خاموش کردن این شعله نوپا بسیج کرد، اینگونه بود که مراکز چاپ نشریه مجاهد بارها توسط پاسداران و کمیتهچیها مورد حمله و هجوم قرار گرفت و از جمله تنها در یک مورد بیش از ۷۰ هزار نسخه آن توسط کمیته منطقه ۱۰ تهران (لرزاده) توقیف و به آتش کشیده شد. ولی یکی از شاهکارهای بزرگ سازمان ادامه انتشار آن در شرایط نیمه مخفی و در چاپخانههای غیرعلنی بود.
واین در حالی بود که تیم های میلیشیای توزیع کننده نشریه مجاهد، قبل از ۳۰ خرداد ۶۰که هنوز فضای نیم بندی از آزادی سیاسی وجود داشت، مستمراً بهخاطر فروش نشریه در شهرهای مختلف مورد تهاجم چماقداران و پاسداران قرار میگرفتند و نزدیک به هفتاد نفر از آنها بشهادت رسیده بودند. از جمله میلیشیای شهید صنم قریشی در بندرعباس و یا درجه دار انقلابی ارتش سیاوش شمس که در حال دفاع از یک خواهر نشریه فروش به ضرب دشنه مزدوران خمینی بهشهادت رسید.
بعد از ۳۰ خرداد سال ۶۰ و آغاز مبارزه قهرآمیز هم، دهها هزار میلیشیا و هواداران سازمان به جرم خواندن و توزیع نشریه مجاهد دستگیر و شکنجه و اعدام شدند.
کلمه سرخ مجاهد بر پیشانی نشریه نقش بسته بود. همراه با آرمی زیبا و پرمعنا. نشریه مجاهد، پیامآور آزادی بود. همان کلام مقدسی که ابلیس مجسم را به وحشت انداخت و برای جلوگیری از تاثیرات فراگیر شدن آن، هزاران هزار تن از بهترین فرزندان ایران را به مسلخ برد.
اما پیام نشریه مجاهد و کبوتران خونین بال میلیشیا، در تارو پود جامعه ایران ماندگار شد و امروز این کانونهای شورشی هستند که همان ندای آزادیخواهانه را در سراسر میهن، طنینانداز میکنند.