حماسه دستان خالی در برابر گلوله و زرهی
در این ایستگاه از سفر شصتسالهمان، به نوزدهم فروردین سال ۱۳۹۰ میرسیم؛ روزی که اشرف، آن کانون مقاومت، به صحنهٔ پایداری مجاهدین بر سر آرمانهایشان بدل شد. در روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، مزدوران عراقی وابسته به خامنهای با ادوات زرهی و سلاحهای سنگین به قرارگاه اشرف یورش بردند.
خانم مریم رجوی، علت نیاز خامنهای به حمله به اشرف را اینگونه تشریح کردند:
«حمله ۱۹فروردین به اشرف، واکنش رژیم برای مهار نیروی سرکش آزادی در جامعه ایران، مخصوصاً بعد از شعلهور شدن دوباره آتش قیامها از زیر خاکستر خیانت بود. در ۶ و ۷مرداد سال ۱۳۸۸ هم، یک ماه و نیم بعد از شروع قیامها ولیفقیه، برای حفظ تعادل خودش بهشدت به حمله به اشرف نیاز داشت. زیرا بودونبود رژیم در ارتباط مستقیم با فنا و بقای ضد رژیم است. این حقیقتی است که در ۳۰سال گذشته بارها آزمایششده است. و حالا توفان قیامهای منطقه هم به آن افزوده شده و رژیم را میلرزاند. اینجا بود که ستونهای زرهی برای پاکسازی کامل به اشرف یورش بردند».
دستور عملیاتی این حمله، نابودیِ اشرف، قتلعام ساکنان و درهم شکستن اپوزیسیون بود. در مقابل، مجاهدین با دستان خالی در برابر این تهاجم ایستادگی کردند. در این یورش، ۳۶ تن از مجاهدین، شامل ۸ تن از زنان مجاهد خلق، بهشهادت رسیدند، بیش از ۳۵۰ نفر مجروح گشتند و دستکم ۲۲ نفر با خودروی زرهی زیر گرفته شدند. با این فداکاری سترگ و ایستادگی عظیم، توطئهٔ خامنهای ناکام ماند.
این حمله در حالی رخ داد که یک یگان از ارتش آمریکا در اشرف بود، اما اشرف را ترک کردند و هیچ اقدامی برای جلوگیری از این فاجعه انجام ندادند.
حملهٔ ۱۹ فروردین، نقطهٔ عطف دیگری در تاریخ اشرف و مجاهدین بود؛ پس از پایداریِ ده ساله و با ایستادگی در حماسههایی همچون فروغ اشرف، مجاهدین توانستند محاصره جنبش آزادی ملت ایران را درهم بشکنند. چگونه؟ با خروج از فهرست تروریستی آمریکا!
در ایستگاههای بعدیِ این سفر، خواهیم دید مظلومیت و حقانیت مجاهدین، چگونه جهانی را برانگیخت و پایداری مجاهدین، الگوی درخشانی از ایستادگی شد؛ الگویی که همچنان در سراسر ایران و جهان، جوانان و مردم ایران را به خیزش، قیام و پایداری فرامیخواند.