مقدمه:
شیطانسازی یا اهریمن سازی علیه مجاهدین یک ترفند شناخته شده و قدیمی رژیم است. حکومت آخوندی که بنا به ماهیت قرون‌وسطایی و ارتجاعی‌اش، یارای همآوردی ایدئولوژیک و سیاسی با مجاهدین را نداشته و ندارد، در وحشت از گسترش پایگاه اجتماعی مجاهدین و برای مقابله با پیشرفتهای آنها در عرصه سیاسی به شیطانسازی روی آورده است. این شیوه عمل در ذات همه رژیمهای سرکوبگر وجود دارد که تلاش می‌کنند با شیطانسازی از دشمن اصلی خود، زمینه را برای سرکوب و کشتار آن فراهم کنند.
سابقه امر
رژیم از همان فاز سیاسی، یعنی در دوران دو سال و نیمه پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی که حکومت آخوندی هنوز موفق به استقرار دستگاههای خفقان و سرکوب خود نشده بود و هنوز فضایی برای فعالیتهای مسالمت‌آمیز سیاسی وجود داشت، شیطانسازی علیه سازمان را شروع کرد. در اولین حملاتش به برخی دفاتر جنبش ملی مجاهدین(ارگان سیاسی و رسمی مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ۵۷) در شهر‌هایی مثل قم یا خرم‌آباد، شروع به زدن مارک‌های اخلاقی به مجاهدین کرد و رذیلانه درون‌مایه خودش را به مجاهدین نسبت می‌داد. رژیم حتی از به‌کاربردن اسم مجاهدین ابا داشت و در حالی که خودش منافق واقعی بود، کلمه منافقین را به جای اسم سازمان به‌کار برد. در ۶اردیبهشت سال ۵۸ خمینی یکی از مسئولان مجاهدین که دو ماه و نیم قبل به دست خلق قهرمان ایران از زندانهای شاه آزاد شده بود یعنی مجاهد خلق محمدرضا سعادتی را دستگیر کرد تا با گروگان گرفتن یکی از مسئولان مجاهدین، آنها را وادار به تمکین از حکومت خودش بکند. رژیم مارک جاسوسی برای شوروی به سعادتی زد، اتهام کثیفی که اعتراض همه نیروهای سیاسی ضدارتجاعی را برانگیخت و در محکوم کردن این تهمت آخوند‌ساخته تظاهرات‌هایی برگزار شد.
رژیم آخوندی همین تهمت را مستمسک حمله و هجوم چماقدارانش به خیلی از ستادهای مجاهدین در سراسر کشور کرد. سپس خود خمینی به میدان آمد و گفت اینها خرمن آتش زده‌اند و شیطانسازی رژیم علیه مجاهدین را شعله‌ورتر کرد.
در فاز سیاسی، هر چه مجاهدین، از رژیم پیشی می‌گرفتند شیطانسازی رژیم هم علیه مجاهدین فعال‌تر می‌شد و سیر صعودی طی می‌کرد. در سالهای بعد که خمینی از ماه به چاه افتاد و رژیم از سازمان، ضربات کاری خورد، این شیطانسازی ابعاد بسیار بیشتری به خود گرفت و اکنون که رژیم در حضیض بحرانها دست و پا می‌زند شیطان‌سازی‌هایش علیه مجاهدین به اوج خود رسیده است. رژیمی که در حذف فیزیکی و نابودی سازمان مجاهدین و این مقاومت ناکام مانده است، رژیمی که تمام توطئه‌های تروریستی‌اش علیه مجاهدین و مقاومت ایران طی ماههای اخیر درهم‌شکسته و روزبه‌روز در گوشه و کنار جهان اقدامات تروریستی‌اش افشا و رسوا می‌شود، ناچار است جنگ روانی و شیطانسازی علیه یگانه آلترناتیو خود را شدت بدهد تا به خیال خود از این طریق و با مخدوش کردن چهره مجاهدین، امید مردم را مبدل به یأس کند. این سرچشمه سیاسی همه لجن‌پراکنی‌ها و تبلیغات سرسام‌آور دروغ علیه مجاهدین است که البته از سوی مردم آگاه و هوشیارمان به پشیزی گرفته نخواهد شد و نتیجه‌اش معکوس خواهد بود.
برخی اقدامات شیطان‌سازانه رژیم بر علیه مجاهدین
جنگ روانی آخوندها علیه مجاهدین و مقاومت ایران، به شیوه‌های مختلف انجام می‌گیرد اما در پشت همه شیوه‌ها و روش‌ها خلیفه زهر‌خورده ارتجاع قرار دارد که می‌خواهد ماشین فرسوده شیطانسازی علیه مجاهدین با صرف هزینه نجومی و به هر قیمت شده از حرکت باز نایستد. به چند روش جنگ روانی رژیم علیه مجاهدین نگاهی موجز می‌کنیم.
نشر و پخش کتاب
یکی از روشهای دستگاه دروغ‌پراکنی رژیم علیه مجاهدین نشر و پخش کتاب و برگزاری نمایشگاه کتاب در داخل کشور است. رژیم هر ساله تعداد زیادی کتاب علیه سازمان چاپ کرده و به‌صورت مجانی توزیع می‌کند. به‌عنوان نمونه فقط در فاصله ۱۱دی ۹۴ تا ۱۱دی ۹۵، وزارت اطلاعات رژیم تعداد ۱۴عنوان کتاب علیه مجاهدین منتشر کرده است. همچنین وزارت اطلاعات رژیم ماهنامه‌ای به‌نام «رمز عبور» منتشر می‌کند که شماره ۲۱ آن با ۳۴۰صفحه به‌مناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان اختصاص داشت که تماماً تحریف تاریخ معاصر ایران است. علاوه بر آن وزارت اطلاعات یک ماهنامه به نام نجات منتشر می‌کند. این وزارت بدنام در اغلب استانهای مختلف ایران، انجمنی به‌نام انجمن «نجات» علیه سازمان تأسیس کرده و آن را مکانی برای آزار و اذیت خانواده‌های مجاهدین قرار داده است.
رژیم ضدایرانی ولایت فقیه، زیر نظر دژخیمان شکنجه‌گر خود، نهادی به‌نام «سازمان اسناد انقلاب اسلامی» درست کرده است. در این سایت تمامی کتابهای مجعول و مطالب تحریف شده، علیه سازمان جمع‌آوری شده است.
تولید فیلم و سریال سینمایی شیطانسازی علیه سازمان
سالهاست که آخوندهای درمانده در جنگ روانی دیوانه‌وارشان علیه مجاهدین و مقاومت مردم ایران و در کنار نوشتن صدها کتاب و هزاران مقاله و گزارش و مصاحبه و برگزاری نمایشگاهها و استفاده از هر منبر و محراب و هر وسیله سنتی و مدرن تبلیغاتی، به ساختن و سرهم‌بندی کردن سریالهای تلویزیونی و ساخت فیلمهای سینمایی علیه سازمان مجاهدین و مقاومت روی آورده‌اند.
رژیم در یک تلاش دیوانه‌وار تبلیغاتی علیه مجاهدین، صدها فیلم و صحنه‌های ساختگی با تحریف و مونتاژ ساخته است. برای نمونه فقط در فاصله یک سال یعنی از تابستان ۹۴ تا تابستان ۹۵، حکومت آخوندی بیش از ۳۲فیلم سینمایی و مستند و سریال علیه مجاهدین ساخته که هر کدام از سریال‌ها شامل چند قسمت می‌شود. فقط یکی از این مستندهای ساختگی سفارشی با عنوان پارلمان که رژیم در ایام نمایش انتخابات مجلس در سال ۹۴ آن را پخش کرد، ۳۱قسمت بود.
در ۱۵مرداد سال ۹۵ خبرگزاری حکومتی «رسا» طی میزگردی با عنوان «بررسی بازنمایی چهره مجاهدین در سریالهای سیما» اعترافات قابل‌توجهی درباره علت سریال‌سازیهای دستگاه آخوندی علیه مجاهدین منتشر کرد.
این خبرگزاری نوشت: نشست «بررسی بازنمایی چهره مجاهدین در سریالهای سیما با حضور محمدصادق کوشکی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، جلیل سامان، نویسنده و کارگردان سریالهای تلویریونی، نفس، پروانه و ارمغان تاریکی و مهدی روشن‌روان، مدیر فیلم و سریال شبکه ۳ سیما در اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه برگزار شد.
محمدرضا خوشرو: «مجاهدین خلق چگونه به این جا می‌رسد که به‌عنوان یک جریان مؤثر در تهدید انقلاب اسلامی تبدیل می‌شود... سازمان مجاهدین هنوز هم تمام نشده است... ما یک مشکلی داشتیم که نسل جوان ما مجاهدین را کمتر می‌شناختند... در جریان فتنه ۸۸ جوانی که به نتیجه انتخابات اعتراض دارد ناگهان سر از اردوگاه اشرف در می‌آورد... مجاهدین هم بخشی از تاریخ انقلاب هستند و نمی‌شود که به آنها پرداخته نشود».
کوشکی: «تقریباً در برنامه‌های صدا و سیما خیلی کم به این سازمان پرداخته شده است. سازمان مجاهدین خلق ماجرای پیچیده‌ای است و مناسبات انسانی پیچیده‌ای دارد و چه در بعد منفی و چه در بعد مثبت ظرفیت نمایش دارد».
جلیل سامان: «من به‌دنبال نشان‌دادن چهره واقعی مجاهدین بودم تا جوانان عبرت بگیرند... سازمان مجاهدین هواداران زیادی بعد از انقلاب پیدا کرد».(خبرگزاری حکومتی رسا – ۱۵مرداد ۱۳۹۶)
رژیم فیلمهای سینمایی سیانور و ماجرای نیمروز را علاوه بر سینماها، در بسیاری از دانشگاه‌ها مجانی به نمایش درآورد. فیلم ماجرای نیمروز برای سفیدسازی جنایات آخوندها به‌ویژه در دهه ش۶۰ و مقابله با اقبال مردمی نسبت به مجاهدین به دستور خامنه‌ای ساخته شده است.
ولی‌فقیه درمانده ارتجاع در سراشیب سقوط آن‌چنان نیازمند این‌گونه تبلیغات علیه مجاهدین است که خودش برای بازار گرمی فیلم ماجرای نیمروز که توسط باندهای رقیب رژیم مفتضح شده بود، به دیدار سازندگان آن شتافت. در ۲۴تیرماه گذشته(۱۳۹۶) تلویزیون حکومتی از دیدار خامنه‌ای با تولیدکنندگان این فیلم خبر داد و نقش ولی‌فقیه ارتجاع در تولید آن را برملا کرد. خامنه‌ای گفت: «این فیلم بسیار خوب بود. همه اجزاء فیلم عالی بود، کارگردانی عالی بود. بازی‌ها عالی، قصه عالی بود. فیلم خوش‌ساخت بود».
سایتهای وزارت بدنام اطلاعات رژیم علیه سازمان
یکی از روشهای شیطانسازی رژیم علیه سازمان مجاهدین خلق ایران، استفاده بسیار گسترده از فضای مجازی است. وزارت بدنام اطلاعات آخوندی از سال ۱۳۸۵ تاکنون در بیش از ۱۳سایت علیه سازمان مجاهدین خلق ایران لجن‌پراکنی می‌کند. برخی از این سایتها، علاوه بر زبان فارسی به زبانهای دیگر نیز مطلب علیه سازمان می‌نویسند.
علاوه بر وزارت اطلاعات، سایتهای سپاه پاسداران و تمامی خبرگزاریهای رژیم هر روز بی‌وقفه به لجن‌پراکنی علیه مجاهدین مشغولند.
آنچه تاکنون اشاره شد فقط بخش کوچکی از حجم عظیم تبلیغات دیوانه‌واری است که رژیم دجال آخوندی با به‌کار گرفتن ارگانها و نهادهای متعدد از چندین وزارتخانه، با صرف مقادیر هنگفتی از بودجه‌های میلیاردی و با به‌کار گرفتن لشکری از عوامل مزدورش تحت عنوان نویسنده، تحلیل‌گر، کارگردان، تهیه‌کننده، بازیگر و امثالهم… در قالب هزاران کتاب و رساله و سریال تلویزیونی و فیلمهای سینمایی، برای مخدوش کردن چهره مجاهدین و مقاومت، به‌راه انداخته است. این تنها جزء کوچکی از تلاشهای رذیلانه دشمن ضدبشری علیه مجاهدین و مقاومت ایران است. تلاشی که از یک طرف گویای وحشت رژیم از سرنگونی است و از طرف دیگر سند افتخار و سرفرازی فرزندان مجاهد مردم ایران است.
جعل خبر
یکی از شگردهای اطلاعات بدنام آخوندی علیه مجاهدین جعل خبر است. به این صورت که یک خبرنگار خارجی یا عرب را می‌خرد. بعد این خبرنگار در یک روزنامه یا سایت دست‌چندم خبری که وزارت بدنام در رابطه با مجاهدین جعل کرده و به او داده را به اسم خودش درج می‌کند. سپس رژیم این خبر را به‌نقل از این سایت یا روزنامه نقل می‌کند و شروع به انعکاس گسترده آن می‌کند. در همین زمینه بعضاً به سایت یا یک روزنامه خارجی پول می‌دهد که با یک مزدور شناخته‌شده رژیم مصاحبه کند و او نیز به‌عنوان مثلاً کارشناس تروریسم یا کارشناس مجاهدین بدون این‌که وابستگی خود را به رژیم عنوان کند، با این روزنامه مصاحبه می‌کند. بعد رسانه‌های رژیم به پخش گسترده این مصاحبه که سراسر دروغهای رژیم‌ساخته است، به‌نقل از روزنامه یا سایت مزبور اقدام می‌کنند.
ادعا و اتهام‌زنی و تاکتیک ۸۰-۲۰
یک شگرد دیگر که رژیم در شیطانسازی به‌کار می‌گیرد، ادعا و اتهام‌زنی را به‌عنوان واقعیت مطرح کردن است. اگر در گروه‌های تلگرامی رژیم با این افراد هم‌صحبت شده باشید، افرادی بدون این‌که عنوان کنند از طرف رژیم و اطلاعاتی هستند، شروع به ادعاهای سخیف و اتهامزنی‌های واهی علیه سازمان می‌کنند و به قدری مهاجمانه این اتهامات را طرح می‌کنند که اگر کسی از این شگرد رژیم مطلع نباشد تصور می‌کند طرف‌حسابش فردی عادی است که به چنین باوری علیه مجاهدین رسیده است. در حالی که این یک تاکتیک شناخته‌شده رژیم است که بالاخص آن را در کانالهای تلگرامی به‌طور گسترده به‌کار می‌گیرد. بعضاً این افراد از موضع مخالفان رژیم وارد می‌شوند و خود را به‌عنوان اپوزیسیون جا می‌زنند.
رژیم رسماً به مزدورانش گفته است که در این نحوه شیطانسازی ۸۰درصد به رژیم بزنند و ۲۰درصد به مجاهدین تا طرف مقابلشان متوجه نشود که با مزدور رژیم روبروست.
این شگرد به شیوه دیگری هم انجام می‌شود. رژیم چون خودش و شگردهایش علیه مجاهدین سوخته است، بعضاً مزدوران خودش یا خودفروختگانی که با او در حال همکاری هستند را به اسم جداشده از مجاهدین به میدان شیطانسازی می‌فرستد و آنها حرفهای دیکته‌شده وزارت بدنام را بر علیه مجاهدین تکرار می‌کنند.
چند نمونه از موضوعات شیطانسازی رژیم علیه سازمان
رژیم در زمینه‌ها و موضوعات مختلفی، از سازمان و مقاومت، شیطانسازی می‌کند. این موضوعات معمولاً همان‌جایی است که رژیم خودش در رابطه با آنها اقدام به جنایت کرده و با فرار به جلو می‌خواهد جنایت خودش را به مجاهدین نسبت داده و خودش را در ببرد. اگر چه در هر زمینه از این شیطان‌سازی‌ها، بارها و بارها با سند و مدرک فریبکاری‌های رژیم افشا شده است، با این حال رژیم به این رذالت ادامه می‌دهد. از جمله موضوعاتی که رژیم حول آنها شیطانسازی می‌کند به این ترتیب هستند:
جنگ ایران و عراق
جنگ ایران وعراق، یکی از زمینه‌هایی است که در آن ماهیت ضدمردمی و ضدایرانی رژیم به‌خوبی هویداست چرا که رژیم برای حفظ قدرت ضدبشری خودش این جنگ را زمینه‌سازی کرد و سپس علیه منافع و مصالح عالیه مردم ایران به‌عنوان سرپوشی برای اختناق و اهرمی برای بقای دیکتاتوری ولایت فقیه به آن ادامه داد. ارمغان شوم خمینی از این جنگ ضدمیهنی برای مردم ایران، ۲میلیون کشته و معلول، ۵۰شهر ویران، ۳هزار روستای نابودشده و به اعتراف رفسنجانی بیش از یک‌هزار میلیارد دلار خسارت مادی بود. مجاهدین که در شروع تجاوز عراق به خاک ایران علیه نیروهای عراقی وارد جنگ شدند و در عین‌حال از پشت سر توسط پاسداران هدف قرار می‌گرفتند، پس از خروج نیروهای عراقی از خاک ایران و اعلام آمادگی این کشور برای پذیرش آتش‌بس، ادامه این جنگ را ضدمیهنی اعلام کردند و پرچم صلح عادلانه را برافراشتند. سیاست صلح مقاومت ایران در کنار ۱۰۰رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران نقش اصلی در تحمیل زهر آتش‌بس به خمینی داشت و باعث شد که رژیم آخوندی از این اهرم اصلی برای حفظ بقای خود محروم شود.
رژیم دقیقاً به همین علت سیاست صلح سازمان را زمینه شیطانسازی علیه مجاهدین کرده است و سالهاست که با عناوین فرسوده‌یی هم‌چون «ستون پنجم دشمن» و یا «همکاری با دشمن»... ارگانهای تبلیغی خود را پر از لجن‌پراکنی علیه مجاهدین کرده است.
اتهام تروریسم
در حالی که رژیم یک رژیم تروریستی رسواست و به‌عنوان پدرخوانده تروریسم در جهان شناخته می‌شود، اما مقاومت مشروع مردم ایران را تروریسم جلوه می‌دهد و در این زمینه دروغهای سرگیجه‌آوری هم می‌گوید.
انجام جنایتهای فجیع توسط وزارت اطلاعات و سایر باندهای جنایتکار آخوندی و انتساب آن به مجاهدین نمونه‌یی از این ترفند شنیع رژیم آخوندی است. انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان مسیحی و سپس نسبت دادن آنها به مجاهدین چند نمونه رسوا از این شگرد جنایتکارانه است که البته طولی نکشید که بعد از جریان قتلهای زنجیره‌ای و دستگیری سعید امامی، مهره‌های خود رژیم اعتراف کردند که وزارت بدنام اطلاعات کشیشها را کشت و حرم امام رضا را منفجر کرد و... تا با نسبت دادن این جنایات به مجاهدین، آنها را بدنام کند.
در رسوایی این برچسب حکومت آخوندی همین بس که معتبرترین دادگاههای اروپا و آمریکا برچسب تروریستی علیه مجاهدین و مقاومت ایران را مردود دانسته و به مشروعیت مقاومت ایران گواهی داده‌اند.
اتمی
سیاست مجاهدین علیه نقش مخرب و ضدمردمی و ضدایرانی آخوندها در جریان برنامه اتمی‌شان هم یک زمینه شیطانسازی آخوندهاست. این شیطانسازی به‌دلیل افشای این برنامه توسط مجاهدین توسط آخوندها انجام می‌شود و در واقع از سوز دل آخوندهاست.
وابسته نمایی
رهبر مقاومت، مسعود رجوی، گفته بود که در تاریخ معاصر هیچ رژیمی به اندازه رژیم آخوندی از مواهب بیگانه بر علیه مصالح عالیه مردم ایران و مقاومت‌شان برخوردار نبوده است. از طرفی خمینی بانی سیاست کلت و کیک بود. ساخت‌وپاخت‌های خمینی برای به قدرت رسیدن با قدرتهای وقت در انقلاب ۵۷ هم موضوع لورفته‌ای است. خمینی در حالی که شعار نه شرقی و نه غربی می‌داد اما هم خیلی از دول در شرق و هم متحدان مماشات‌گرش در غرب از او علیه مردم و ملت ایران بارها حمایت کرده‌اند، با این حال این رژیم، هر جا که کم می‌آورد، اتهامات رذیلانه‌ای را در این زمینه‌ها بر علیه مجاهدین شروع می‌کند.
هدف رژیم از تشدید شیطانسازی در شرایط کنونی و نتیجه آن
هر چه رژیم سقوطش نزدیکتر و به سرنگونی نزدیکتر شود، طبعاً شیطانسازی خودش بر علیه سازمان را افزایش می‌دهد.
هدف رژیم از کارزار شیطانسازی علیه مجاهدین در یک‌کلام این است که مانع نزدیک شدن جوانان میهن‌مان به سازمان مجاهدین خلق ایران شود. در این رابطه این رژیم ضدایرانی، تاریخ نیم‌قرن گذشته ایران را به‌طور کامل تحریف و دگرگون کرده است. اما غافل از این قانون عمومی است که: «هر چیزی که واقعیت نداشته باشد، دیر یا زود با شکست مواجه خواهد شد و تحریف‌کنندگان، رسوای عام و خاص خواهند شد». هم‌چنان که ۵۰۰سال بعد از به آتش کشیدن ژاندارک، قهرمان ملی فرانسه توسط کلیسا که با یک شیطانسازی ضدانسانی همراه بود، پاپ مجبور شد به واقعیت تاریخی اذعان کرده و ژاندارک را «قدیس» اعلام نماید.
«ابن ابی الحدید» در مقدمه نهج‌البلاغه، با یادآوری شیطان‌سازیهای سلف خمینی یعنی معاویه علیه حضرت علی(ع) می‌نویسد: «عطر مشک را هر قدر با پارچه‌های مختلف بپوشانی، اما عطر آن همه جا را پر خواهد کرد».
نزدیک به ۴۰سال است، رژیم و ایادی آن به‌طور مستمر در همه مراسم و نمایشات جمعه و رادیو و تلویزیون خود، مجاهدین را منافق نامیدند و شهدای آنان را دجالانه در پرچم آمریکا پوشاندند و آنها را عاملان اسراییل معرفی کردند اما نتوانسته‌اند گردی بر سیمای تابناک مجاهدین بیافکنند.
واقعیت تاریخ این است که سازمان مجاهدین خلق ایران، به‌تنهایی در مقابل این رژیم مقاومت و پایداری کرده و بهای بسیار زیادی با ۱۲۰هزار شهید پرداخت کرده و توانسته است سیاست‌های دجالانه رژیم و سیاست‌های مماشات غرب را افشا کند. سرخم‌نکردن مجاهدین در برابر این سیل عظیم اکاذیب و لجن‌پراکنی‌های ۴۰ساله رژیم آخوندی، اکنون کار را به آنجا رسانده است که در سالهای اخیر، ورق علیه خود رژیم برگشته و هر روز برگ جدیدی از دروغگویی‌های این رژیم فاش می‌شود و حرفها و اتهاماتش علیه مجاهدین و مقاومت ایران روزبه‌روز رسواتر می‌شود.
