۶سال پس از تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، ساواک شاه اولین ضربه نظامی را به آن زد. بیش از ۹۰درصد اعضاء و ۱۰۰درصد مرکزیت سازمان دستگیر شد.
وجود سازمانی مخفی که ۶سال توانسته بود دور از دید ساواک شاه فعالیت کند، حاکمیت شاه را در وحشت فرو برد.
ضربه شهریور ۵۰ نتیجهٔ خیانت یک عضو حزب توده به نام شاهمراد دلفانی بود.
یکی از اعضای سازمان به این فرد که مدتی هم زندان بوده، اعتماد میکند و برای تهیهٔ سلاح به او مراجعه میکند.
شاهمراد دلفانی در همکاری با ساواک موضوع را لو میدهد.
ساواک از طریق همین فرد به سرنخی دست یافت و با تعقیب و مراقبت طولانی توانست بسیاری از اعضای سازمان را دستگیر کند.
ساواک نفرات دستگیرشده را مدتها زیر وحشیانهترین شکنجهها برد و مدتها از آنها بازجویی کرد.
ساواک به بنیانگذاران مجاهدین شروطی را پیشنهاد کرد که در صورت پذیرش هر یک از آنها، از اعدام رهایی مییافتند.
شروط ساواک این بود که آنها اعلام کنند:
۱. از طرف حکومت عراق آمدهاند
۲. اسلام ضد مارکسیسم است
۳. مبارزه مسلحانه را رد میکنند
بنیانگذاران مجاهدین هیچ یک از این ۳شرط را نپذیرفته و اعدام خود را لازمه و شرط استمرار بقای سازمان مجاهدین دانستند.
در ۴خرداد ۱۳۵۱، ۳بنیانگذار و ۲تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین توسط شاه اعدام و مابقی به زندانهای طولانیمدت محکوم شدند.
مسعود رجوی که در ابتدا به اعدام محکوم شده بود بهدلیل فعالیتهای بینالمللی و گسترده برادرش کاظم که از اساتید حقوق در دانشگاههای اروپا بود، به حبس ابد محکوم شد.