پنجم مهر ۱۳۶۰، تنها یک روز در تقویم نبود؛ بلکه طوفانی بود در قلب پایتخت. طنین گامهای استوار مجاهدین. نویدبخش درهم شکستن تور اختناق و وحشت تحمیلشده توسط خمینی.
مجاهدین با شعار کوبندهٔ "شاه، سلطان، خمینی، مرگت فرا رسیده" به خیابانهای تهران قدم گذاشتند. این بهلحاظ محتوایی درست نیست. چرا که معادلات تغییر نکرد. مجاهدین از قضا میخواستند جامعه را تست کنند و ببینند مردم همراهی میکنند یا نه؟ اما نکردند.
از همان روزهای نخست پس از انقلاب ۱۳۵۷، سازمان مجاهدین با کارزار سیاسی و آگاهیبخش به میدان آمد؛ آن هم با پرهیز از هر گونه عمل خشونتآمیز؛ اما مجاهدین همواره آماج حملات چماقداران حکومتی قرار داشتند. در این راه، طی دو سال و نیم، تا فردای سی خرداد۶۰، بیش از ۷۰ تن از اعضا و هواداران مجاهدین توسط عوامل رژیم بهشهادت رسیدند.
خمینی، با تحمیل شرایطی دشوار، مجاهدین را بر سر دوراهی تسلیم و مقاومت قرار داد. از این رو، در سیام خرداد ۱۳۶۰ پس از آنکه خمینی تظاهرات مسالمتآمیز ۵۰۰هزار نفره مجاهدین را به رگبار گلوله بست، مجاهدین وارد فاز مقاومت قهرآمیز علیه آخوندها شدند. پس از آن، موج اعدامها و دستگیریها به شکلی گستردهتر از پیش ادامه یافت.
مجاهدین در نیمهٔ شهریور ۱۳۶۰، سلسله تظاهراتی را در تهران و دیگر شهرها سازماندهی کردند که نقطهٔ اوج آن، تظاهرات باشکوه پنجم مهر ۱۳۶۰ بود.
هدف مجاهدین، شکستن فضای رعب و وحشت حاکم بود. به همین دلیل، در پنجم مهر ۱۳۶۰، تظاهراتی که در تهران شکل گرفت تیمهای مجاهدین با تظاهر کنندگان در صحنه حاضر بودند. اما این تظاهرات مورد حملهٔ وحشیانهٔ پاسداران قرار گرفت.
در این روز، برای نخستین بار، شعار "مرگ بر خمینی" در فضای شهر طنینانداز شد. تا پیش از آن، کسی جرأت سر دادن چنین شعاری را نداشت.
بهای آن فریاد شجاعانه شهادت ۱۱۴۲ مجاهد خلق در تهران بود. ۹۴۲ تن تیرباران، ۲۳ مجاهد خلق زیر شکنجه بهشهادت رسیدند و ۴ تن سربدار شدند.
آن شب، تهران در التهاب میسوخت، صدای شلیکهای پیاپی تیر خلاص در زندانها. نفسها را در سینه حبس کرده بود. این را از این بابت نوشتم که روی لرزیدن تأکید نکنیم. تداعی کننده ترسه. تنها در همان شب اول، حدود ۱۸۰۰ تیر خلاص شمرده شد و جوانان مجاهد خلق در خون خود غلتیدند.
رژیم گمان میکرد با این جنایتها، میتواند صداها را خاموش کند، اما تاریخ گواه ماندگاری آن فریادها شد.
در پنجم مهر، با فداکاری بینظیر مجاهدین، چهرهٔ واقعی هیولایی به نام خمینی بهطور کامل بر مردم ایران آشکار شد.
پنجم مهر، نقطهٔ عطفی در سفر پر فراز و نشیب شصتسالهٔ مقاومت است. روزی که مجاهدین، با شجاعتی مثالزدنی، در برابر دستگاه سرکوب ایستادند و نشان دادند که حتی در دل خفقان نیز میتوان فریاد زد و دیوار ترس را فرو ریخت.