بنام رهبری فقید که در اینجا آرمیده است، رهبری استوار، سرسخت و سازش ناپذیرکه نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم، آنکه در میهن خود غریب و در خانه اش در تبعید و درعین زنده بودن چونان شهید به سر برد...
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ میلیونها نفر در سراسر ایران برای بزرگداشت دکتر محمد مصدق رهبر کبیر مبارزات ضد استعماری مردم ایران اجتماع کردند. پرشکوه ترین مراسم درتهران برسر مزار دکتر مصدق در احمد آباد برگزار شد. از شب قبل سیل جمعیت به سوی احمد آباد سرازیر شده بود.جاده قزوین یکطرفه شده و هرجا آبادی بود، مردم به کنار جاده آمده بودند،دانش آموزانی که از مدارسی که زودتر تعطیل شده بودند میامدند ،با مشتهای گره کرده فریاد میزدند: «مصدق مصدق روح تو شاد باشد
دراحمد آباد مراسمی برگزار شد که در آن بیش از یک میلیون نفر شرکت داشتند. احمد آبادی ها بهت زده بودند که جاده احمد آباد که دیکتاتوری شاه آنرا ممنوعه کرده بود، چگونه این چنین از جمعیت موج میزند؟! به هرسو چشم می انداختی تصاویر و عکسهای مصدق بود که بر دستهای زنان و مردان عاشق آزادی به سوی قلعه احمد آباد روان بودند. مردم از تمامی شهرها و اقصی نقاط ایران با دسته های گل در این مراسم حضور پیدا کرده بودند. مراسمی که درآن شخصیتهای برجسته ای همچون پدرطالقانی، مسعود رجوی و موسی خیابانی شرکت داشتند
پدر طالقانی به دلیل جمعیت انبوه با هلیکوپتر خود را به مراسم رسانده بود. او در سخنرانی خود از مصدق به عنوان «شخصیتی مبارز و تاریخی» یاد کرد و گفت: چه سالهایی که گذشت و مردم ما برای زیارت قبر او، زندهکردن نام و نهضت او، به سوی مزارش میآمدند و پلیس و مأمورهای دژخیم و طاغوت، از زیارتکردن و فاتحهخواندن بالای قبر او وحشت داشتند و همهی راهها را به روی ما و ملت ما در این گوشهی بیابان میبستند؛ چرا؟ مگر چه بود دکتر مصدق؟ چه وحشتی از او داشتند؟»
مردم در پاسخ، با غریو شعارهای خود از رهبر فقید جنبش ضد استعماری مردم ایران تجلیل میکردند.
آنگاه مسعود رجوی شروع به سخنرانی کرد، او ازجمله در سخنانش گفت : «جای آنست که بدواً خالصانه ترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار بزرگ جنبش های ضد استعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم و همچنین درود بفرستیم به شهید پر افتخار، وزیرخارجه قهرمان دکتر مصدق ، شهید دکترحسین فاطمی، قهرمان ملت ایران
و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار ۳۰تیر»
مسعود رجوی در ادامه صحبتهایش به سخنانی تاریخی از مصدق کبیر اشاره کرد و از جمله گفت: «درود می فرستیم باز هم به همه کسانی که به قول خود او در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که موفق شوند ، مرد و مردانه می ایستند و یکدندگی به خرج میدهند.
و درود می فرستیم بازهم به کسانی که به قول خود ایشان در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند.»
سخنان مسعود رجوی آن چنان جمعیت میلیونی حاضر در این بزرگداشت را به وجد میآورد که صدای پر طنین کف و شعار آنها مستمر ادامه داشت. مسعود رجوی با این جملات سخنرانی طوفانی آن روز را به پایان برد: «برخیز ای پیشوای گرامی و ببین که چگونه نمایندگان جمیع اقشار و طبقات مردم ایران بر مزارت از کران تا به کران گرد آمده اند تا خاطره و راهت را گرامی دارند..»
آری، و اینچنین مردان مجاهد جنبش که مصدق چون انقلاب الجزایر در انتظار ظهور و حضورشان بود، راه او را با تمام قوا پی گرفته و بار دیگر با او تجدید پیمان کردند... و این خود فرازی دیگر در ۶۰ سال مبارزه مجاهدین برای آزادی بود.